مدیریت هزینه :
مدیریت هزینه ، نوعی مدیریت حسابداری است که به صاحبان کسب وکار کمک می کند تا میزان هزینه های خاص و عمومی پروژه را تعیین کنند . هدف از مدیریت هزینه، جلوگیری از مصرف بیش از اندازه منابع مالی و صرفه جویی در بودجه است.
از آنجایی که مدیریت هزینه دارای گسترگی بسیاری از مطالب بوده، تنها بخشی از آن را که امروزه بیشتر در ایران مورد توجه قرار گرفته است می پردازیم.
مهمترین مساله در هر کسب وکار، مدیریت هزینه است. بنابراین، صاحبان کسب و کار باید از تکنیک های خاصی برای کنترل حد و مرز تعیین شده برای هزینه استفاده کنند.
مزیت های مدیریت هزینه:
۱-توانایی پیش بینی هزینه های فعلی و هزینه های آینده کسب وکار
۲-پیش بینی هزینه های آینده و درآمدهای مورد انتظار
۳-کمک به تجزیه و تحلیل موقعیت کسب و کار
۴-مقایسه هزینه واقعی با توان مالی (بودجه) برای بررسی اینکه هزینه ها بیشتر از انتظار نباشد
برای افزایش بازدهی راندمان مالی در کسب و کارها ضرورت دارد “سیستم های مدیریت هزینه” را جایگزین سیستم های سنتی هزینه یابی خود کنند. در سیستم مدیریت هزینه ، هزینه هر یک از فعالیتها، اندازه گیری شده و هزینه های بدون ارزش افزوده، مشخص و زمینه تقلیل و حذف آنها فراهم می گردد. تاکید بر سیستم مدیریت هزینه موجب می شود تا محصولات و خدماتی با کیفیت برتر و کمترین بهای تمام شده ممکن تولید و ارائه گردد، در این صورت توان رقابت واحدهای انتفاعی افزایش خواهد یافت.
سیستم مدیریت هزینه نوعی سیستم برنامه ریزی و کنترل است که هدفهای زیر را دنبال می کند:
اندازه گیری بهای تمام شده منابعی که در راه انجام فعالیتهای اصلی واحد اقتصادی مورد استفاده قرار می گیرد.
تشخیص و حذف اقلامی از هزینه که ارزش افزوده ایجاد نمی کنند.
تعیین کارایی و اثربخشی فعالیتهای اصلی انجام شده در واحدهای اقتصادی.
تشخیص و ارزیابی فعالیتهای جدیدی که می تواند عملکرد آینده سازمان را بهبود بخشد.
هم اکنون بسیاری از افراد و موسساتی که ارتباطی تنگاتنگ با مشتریان داشته و خواستار کسب سودی بیشتر می باشند به این نتیجه رسیده اند که کاهش هزینه های تولید و ارائه خدمات، رابطه ای مستقیم با افزایش سودآوری دارد. یکی از راههای کاهش هزینه های فوق، گذر از سیستم حسابداری سنتی به سوی حسابداری مدرن است، آنجایی که حسابداران به عنوان متخصصین ارزش افزوده، خط دهنده اصلی سیاست های مالی بوده و از روشهایی چون حسابداری مدیریت و مدیریت نمودن هزینه ها، می توانند سهمی اساسی در افزایش سودآوری داشته باشند.
بهای تمام شده:
کلیه جزئیات هزینه های مربوط به ساخت یا فروش را بصورت کاملا تخصصی مورد بررسی و محاسبه قرارمی دهد که یکی از پر اهمیت ترین شاخص کسب و کار است. شاید برای شما پیش آمده باشد طی محاسباتی که انجام داده اید، تولید یا فروش شما سود ده بوده ولی در پایان کار زیان ده شده اید یا برعکس زیان ده تشخیص داده اید اما همکاران شما از فروش یا تولید آن سودکرده اند، باتوجه به شرایط اقتصادی کنونی نداشتن بهای تمام شده خطر بزرگی را برای کسب و کار شما در پیش خواهد داشت. با توجه به شرایط ذکر شده، بیتا ارقام محاسبه بهای تمام شده حتی برای دارندگان با کسب و کار کوچک و جدیدالاحداث را امری ضروری می داند.
حسابداری بهای تمام شده (که با نام حسابداری صنعتی نیز شناخته میشود) ابزار بسیار مهم در اختیار مدیریت است زیرا مدیران با استفاده از آن میتوانند بهای تمام شده تولیدات یا کالاهای خریداری شده یا فروش رفته را محاسبه نمایند.
این کار باعث میشود مدیران اولاً کنترل خود را بر روی هزینههای تولید – از قبیل خرید مواد اولیه، هزینه استفاده از ماشینآلات، دستمزد پرسنل و غیره – اعمال نمایند و ثانیاً با نشان دادن مدیریت قدرتمند خود، کاهش هزینههای کسب و کار ، افزایش بهرهوری و ارتقاء سطح انگیزش را فراهم آورند.
وظایف حسابداری صنعتی:
- همکاری در برنامه ریزی و اجرای برنامه ها و بودجه های کسب و کار
- جمع آوری، طبقه بندی و گزارش دهی از اطلاعاتی که به تصمیم گیری های مدیریتی در رابطه با راه حل ها کمک کننده است
- برنامه ریزی و اجرای قوانین و ساختارهایی که علاوه بر بهبود وضعیت کنترل باعث کاهش هزینه ها نیز شود
- تعیین ارزش موجودی های بخش های مختلف با هدف هزینه یابی و تعیین قیمت و همچنین کنترل میزان موجودی
- تعیین هزینه های انجام شده و به نسبت آن میزان سود به دست آمده
هزینه یابی :
هزینه یابی عبارت است از طبقهبندی و تسهیم صحیح هزینهها به منظور تعیین قیمت تمام شده محصولات و خدمات.
- هزینههای ثابت: اقلامی که بر اثر تغییر سطح فعالیت (تولید) تغییر نمیکنند و در تمام سطوح فعالیت ثابت میمانند.
اقلام ثابت فقط اقلامی را شامل میشود که مربوط به امر تولید هستند (سربار ساخت) و اقلامی مانند هزینههای اداری و فروش که در کوتاه مدت ثابت هستند را در بر نمیگیرند.
در طبقهبندی اقلام ثابت بهای تمام شده، دو دسته اقلام ثابت وجود دارند:
الف) اقلام ثابت تعهد شده: اقلامی که قابل حذف نبوده و به کل تسهیلات تولیدی مربوط میشوند، مانند استهلاک ساختمان و کارخانه، مالیات و عوارض.
ب) اقلام ثابت اختیاری: اقلامی که بنا بهنظر مدیریت و بر حسب ضرورت قابل تغییر و حذف میباشد، مانند مخارج برنامههای بازاریابی، حقوق مدیران و مخارج تحقیق.
- هزینههای متغیر: اقلامی که به طور مستقیم و به تناسب تغییر سطوح فعالیت، افزایش یا کاهش پیدا میکنند و نسبت تقریباً ثابتی بین این اقلام و مقدار تولید وجود دارد.
انواع اقلام متغیر به قرار زیر است:
الف) مواد مستقیم، دستمزد مستقیم، سربار ساخت
ب) هزینههای توزیع و فروش
ج) هزینههای اداری و تشکیلاتی، مانند ملزومات اداری، بخشهایی از بهای آب، برق، سوخت و غیره
در برخی از موارد به اقلام متغیر بهای تمام شده، اقلام قابل برنامهریزی نیز اطلاق میگردد چرا که مدیران میتوانند در بعضی از موقعیتها، در مورد برخی از این اقلام تصمیمگیری کرده یا آنها را کنترل و محدود نمایند.
- هزینههای مختلط: اقلامی هستند که گرایش خاص و یا الگوی یگانهای برای تشریح ندارند.
جهت تجزیه و تحلیل تصمیمات مدیران، اقلام مختلط را به اجزای ثابت و متغیر تقسیم میکنند.
بسیاری از اقلام بهای تمام شده دارای ویژگی اقلام مختلط هستند؛ یعنی بخشی ثابت و بخش دیگری متغیر میباشند؛ مانند: مخارج برق، آب، سوخت، نگهداری و دستمزد غیرمستقیم.
- هزینه نیمهمتغیر: این نوع هزینهها با افزایش سطح فعالیت (تولید) اضافه میشود اما ازدیاد آن با یک نسبت ثابت رخ نمیدهد.
این گونه اقلام خود به دو دسته تقسیم میشوند:
الف) اقلامی که بر اثر افزایش سطح فعالیت با نسبت نزولی در هزینههای یک واحد اضافه میشوند؛ یعنی میزان افزایش بهای تمام شده برای هر واحد اضافی کمتر از افزایشی است که برای یک واحد تولیدی قبلی ایجاد گردیده است.
ب) اقلامی که بر اثر افزایش سطح فعالیت با نسبت صعودی اضافه میگردند؛ یعنی میزان افزایش بهای تمام شده برای یک واحد اضافی بیشتر از افزایشی است که برای یک واحد تولیدی ما قبل ایجاد گردیده است.
- هزینههای نیمهثابت: هزینههایی هستند که با افزایش سطح فعالیت، به صورت پلکانی و متناوب اضافه میشوند.
یک مثال در این مورد، افزایش تعداد دانشجویان در یک دانشگاه است که این امر مستلزم ایجاد ساختمانها و کلاسهای جدید و نیز افزایش هزینههای استهلاک و سایر هزینههای ثابت برای دانشگاه خواهد بود.